برچسب : نویسنده : cpvblog8 بازدید : 26
با خودم عهد بسته ام هرجای این شهر که با نگاهت جگرم را سوزاندی، هرجا که دست هایم را رها کردی و یادت مرا فراموش کرد، هرجا که به ستاره های روشن دلم بی اعتنا بودی و مرا هی زخم زدی و زخم زدی و زخم زدی؛ گلی بکارم و یادت را چنان گلستانی زیبا در خاطرم نقش ببندم ...
برچسب : گلستانم, نویسنده : cpvblog8 بازدید : 22
برچسب : نویسنده : cpvblog8 بازدید : 17
زندگی همیشه جوری پیش میره که بشه مثال نقض تمام باورهایی که تو چندسال زندگی بهش رسیدی ...
مثلا همین بخشش؛ درک نمیکنم چه لذتی تو بخشش هس وقتی میتونی با انتقامی که ناشی از توانایی های خودته بشکونی آدمی که شکستت... راستش بنظرم حرف بخشش رو اونایی پیش میکشن که دستشون از مظنون کوتاه مونده یا لااقل زورشون کمه و از شکست دوباره میترسن...
+نصیحت را دوست ندارم لطفا با آدمی که بیست هیچ از زندگی عقبه صحبت نکنیم فقط بزنیم تو گوشش بعدش بزاریم فقط گریه کنه (خودمم)
برچسب : نویسنده : cpvblog8 بازدید : 32
برچسب : فرزندان, نویسنده : cpvblog8 بازدید : 30
برچسب : نویسنده : cpvblog8 بازدید : 18
برچسب : نویسنده : cpvblog8 بازدید : 15
برچسب : میخواهی؟, نویسنده : cpvblog8 بازدید : 16
برچسب : پرستاران, نویسنده : cpvblog8 بازدید : 14
برچسب : نویسنده : cpvblog8 بازدید : 24